علی مع الحق والحق مع العلی

علی مع الحق والحق مع العلی

وَ سَقــــــاهُمْ رَبُّهُــــمْ شَرابـــــاً طَــــهُوراً
علی مع الحق والحق مع العلی

علی مع الحق والحق مع العلی

وَ سَقــــــاهُمْ رَبُّهُــــمْ شَرابـــــاً طَــــهُوراً

پای جهنمی به بهشتت نمی رسد...

برخیز ای شیعه حیدر...


توکلت علی الحیدر...


ایمان یعنی :




" همه چیز ، رو به راه خواهد شد ".......!!


انسانم آرزوست...


از آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه پرسیدند :


چه کار کنیم تا آدم بشویم ؟!!!



فرمودند: نگویید چکار کنیم! بلکه بگویید چه کار نکنیم تا آدم بشویم !!!

من شیعه عاصی ام...!


عماد الدین طبرى در کتاب بشارة المصطفى نقل مى کند که روزى پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله


وسلم ) بسیار شاد و خرم وارد بر امیر المؤمنین (علیه السلام ) شد بر او سلام کرد. جواب داد. على


(علیه السلام) عرض کرد یا رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) هیچگاه ندیده بودم مانند امروز


شاد و خرم باشید. فرمود آمده ام تو را بشارت دهم . یا على در این ساعت جبرئیل بر من نازل شد،


گفت خداى سلامت مى رساند و مى گوید على را بشارت ده شیعیان مطیع و عاصیش اهل بهشتند.


همین که على (علیه السلام ) این سخن را شنید به سجده افتاد آنگاه دست بسوى آسمان دراز


نموده عرض کرد پروردگارا! گواه باش بر من که نیمى از حسنات خود را به شیعیانم بخشیدم . امام


حسن (علیه السلام ) نیز همین کار را کرد. امام حسین (علیه السلام ) هم گفت خدایا گواه باش من


هم نصف حسنات خود را به شیعیان پدرم بخشیدم . پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود


شما از من سخاوتمندتر نیستید من نیز نیمى از حسنات خود را به شیعیان على بخشیدم .


خداوند خطاب کرد:


کرم شما از من بیشتر نیست من تمام گناهان شیعیان على را بخشیدم و آمرزیدم

تبری...


بر دشمن مرتضی علی لعنت

علی علیه السلام


جرج جرداق مسیحی می گوید :

« آب های عالم ؛  آب حوض ،   آب استخر ،   آب دریاچه ،   و آب اقیانوس قابلیت تلاطم را دارد ،  ولی

چیزی که متلاطم نشد ، دریای  وجود علی (ع) بود  که هیچ کس  و هیچ  چیزی نتوانست  آن را  متلاطم کند »

فاصله ما تا خدا...

فاصله ما با خدا خیلی کمه...


فقط به اندازه یک دعا...


پس اگه غمگین وناراحتی با یک دعا خودت رو بهش وصل کن...


در ضمن برا برآورده شدنش هم عجله نکنید ..


چون میگن : خدا دعای اون بنده اش رو که بیشتر دوستش داره دیرتر اجابت می کنه.


چون صداشو دوست داره و می خواد بنده اش صداش کنه.


دلتنگم...


باز دلتنگ حرم شده ام...باز مرغ دل هوای حرم دوست کرده...باز دود این شهر از نفس انداخت مرا...


وباز به هوای حرم کرببلا محتاجم...


سلام بر کربلا...سلام بر آخرین حد وجود...



سلام برعرش روی فرش...


یادش بخیر  اربعین   پای پیاده   باسیل عشاق   وهمراه با پرچم حسین  تا  کربلا...  و دیدیم گنبد و ضریح را...



اما دعا می کنم شما کربلا را نبینید!!!...



آری  نبینید...!!!


دعا می کنم که صاحب کربلا را ببینید و می گویم هر که دارد هوس کرببلا... نه...




هر که دارد عطش کرببلا بسم الله ...

بخش های از کتاب خاطرات مستر همفرجاسوس انگلیسی


جهت افزایش نقاط ضعف وکاهش نقاط قدرت بین مسلمانان چه باید کرد:
١زنده کردن فریادهای قومی، سرزمینی، زبانی، نژادی و مانند اینها درمیان مسلمانها.
چنان که باید به مسلمانان سفارش کرد که به تمدن گذشته کشورهای خود و قهرمانان پیش از
اسلام توجّه کنند: همچون زنده کردن فرعونها در مصر، دوگانه پرستی در ایران، تمدن بابلی
درعراق

٢ پراکندن چهار چیز ضروری است: شراب، قمار، زنا، و گوشت خوک آشکارا یا نهانی.

3ترویج  کتاب هایی که به همکاری با یهودیان، مسیحیان، مجوس و صابئیان که در سرزمینهای اسلامی
زندگی میکنند، فرا میخواند تا این امور زنده نگه داشته شود؛ واز وزارت مستعمرات
میخواهد تا از خزانه خود برای کارمندانی که این امور را می پراکنند، حقوق مشخص نماید.
هر که توانست این امور را گسترده و همه گیرکند به او جایزه دهد و تشویق نماید. کتاب، از
نمایندگان دولت بریتانیا میخواهد که آشکار یا پنهان از این امور پشتیبانی کنند و هر اندازه
پول که لازم است هزینه نمایند تا از مجازات عاملان نشر این کارها جلوگیری شود.

4همچنین سفارش میکند از ربا به شکل گسترده ای ترویج شود؛ اینکار افزون بر آنکه اقتصاد ملّی را
ویران میکند، مسلمانان را در شکستن قوانین قرآن جرأت میبخشد. هر که یک قانون را
بشکند، شکستن دیگر قانونها نیز برایش آسان میشود. کتاب توصیه میکند که به مسلمانان
درباره ربا  گفته شود
: تنها ربای مضاعف، بر مسلمانان حرام است زیرا قرآن میگویدچندان و افزوده نخوریدو همه گونه های ربا حرام نیست.

5 پیوستگی مردم با عالمان دینی را باید کاست و برخی از مزدوران را جامه عالمان
پوشاند.
آنگاه اینان همه گونه کار بد انجام دهند تا مردم به هر عالم دینی مشکوک شوند و نتوانند دریابند
که این عالم است یا مزدور. گسیل این مزدوران به (الازهر، استانبول، نجف و آربلا) بسیار
مناسب است. یکی از راههای کاهش دلبستگی مردم به عالمان دینی گشایش مدارسی است که
مزدوران وزارت در آن کودکان را به گونه ای بپرورند که عالمان و خلیفه را دوست نداشته
باشند. بدیهای خلیفه وخوشگذرانیهای او را بازگویند؛ به آنها بیاموزند که خلیفه اموال
مردم را در راه فساد و هوسرانی خرج میکند، و او به هیچ روی همچون پیامبر نیست.
باید به سختی از حج جلوگیری آرد و از هر گردهمایی مسلمانان چون نمازِ جماعت و حاضر
شدن در مجلسهای حسین{علیه السلام}، ودسته های عزاداری؛ چنانکه باید آنها را به سختی از ساختن
مساجد، زیارتگاهها، کعبه، حسینیّه ها و مدارس بازداشت.

 6اسلام را باید دین عقب ماندگی و هرج و مرج برشماریم؛ در عقاید مردم تردید ایجاد کنیم
و پیوند مسلمانان را با اسلام سست کنیم. واپسماندگی و ناآرامی و دزدی در کشورهای
اسلامی را باید به اسلام نسبت دهیم.

7 امّا زیارتگاهها را باید به بهانه این که اینها در زمان پیامبر نبوده و بدعت است، ویران
کرد و مردم را از رفتن به اینگونه مکانها بازداشت.
باید در اینکه زیارتگاههای موجود واقعاً از آن پیامبر، امامان، و یا صالحان باشد تردید ایجاد
کرد. پیامبر در آنار قبر مادرش به خاک سپرده شده و ابوبکر در بقیع دفن شده و قبر عثمان
مشخص نیست؛ علی در بصره مدفون گردید و نجف محل قبر مغیره بنشعبه است، سر
حسین در حنانه دفن شد و مزار خودش معلوم نیست؛ در کاظمین قبر دو نفر از خلیفگان است
نه مزار کاظم و جواد{علیهاسلام} از خانواده پیامبر؛ در طوس قبر هارون است و نه رضا از اهلبیت؛
در سامرا قبرهای بنی عباس است نه هادی و عسکری و (سرداب) مهدی از اهلبیت؛ بقیع را
باید با خاک یکسان کرد  ، چنانکه باید گنبدها وضریح های موجود در همه کشورهای
اسلامی را از میان برد.

8  در نسبت خانواده پیامبر به او باید تردید افکند.

9 باید پیام بی بندوباری را در جانهای مسلمانان دمید.

هر کسکه کاری بخواهد بکند؛ نه امر به معروف واجب است و نه نهی از منکر، نه آموزش
باید به آنها گفت :«کسی را در گور  دیگری نمیگذارند» و « عیسی به دین خود، موسی به دین خود »  احکام؛
و امر و نهی به عهده دولت است نه مردم.

10 اختلافها را میتوان با افزایش بدبینی میان گروههای درگیر و نیز انتشار کتابهایی که
از این یا آن گروه بد میگوید، انبوه کرد. پول کافی هم باید برای تباهی و پراکندگی خرج
نمود.

11 نادانی را میتوان با جلوگیری از گشایش مدارس و انتشار کتابها ترویج داد.
آتش زدن کتابها، تشویق مردم به این که فرزندانشان را به مدارس دینی نفرستند  با اتهام
زدن به عالمان دینی  همه میتوانند به این هدف کمک کنند.

12 آنها را میتوان در یک حالت ناآگاهی نگاه داشت.
برای این کار باید از بهشت بسیار گفت؛ آنان را نسبت به زندگی دنیا بی مسؤلیّت نشان دهیم و
حلقه های صوفیّه را گسترش داد؛ کتابهایی را که به زهد فرا میخواند ترویج نمود؛ همچون
کتاب احیاءالعلوم غزالی، منظومه های مثنوی و کتابهای ابن عربی آندلسی.




خریدن ناز یار...

همیشه گل، گل است و خار، خار است


 سرشت مور، مور و مار، مار است


اگر صد بار آزارت دهد یار


 مرنجان خاطرش را یار، یار است