ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
جناب استاد آقای حسن زاده شما میفرمایید که ابن عربی به حضور امام زمان شیعیان! رسیده و از او سؤالهایی کرده است! لطفا برای این مدعای خود فقط یک مدرک بیاورید!
در حالی که خود ابن عربی تصریح میکند که:
۱) ختم الولایه در نظر او مهدی منتظر معروف نیست، ـ بلکه مقصود او از ختم ولایت، همان اقطاب صوفیانه گمراه است نه امام زمان شیعیان ـ
۲) او ختم الولایه را دیده است نه امام زمان شیعیان را!
۳) ختم ولایت را از نسب پیامبر نمیداند بلکه او را فقط دارای اخلاق پیامبر میداند! ـ در حالی که همین مطلب هم به ضرر اوست زیرا علم و عصمت پیامبر هم از اخلاق پیامبر است ـ
۴) در روایات اسم و کنیه حضرت مهدی علیه السلام با پیامبر یکی است و ابن عربی چون میبیند که کنیه او با پیامبر موافق نیست آن را هم نادیده میگیرد و فقط هم نام بودن را مطرح میکند!!
۵) افضلیت قریش و نسب پیامبر صلی الله علیه وآله و امام زمان علیه السلام را انکار میکند و قبیله طی و نسل حاتم طایی ـ که نسب دروغین اوست ـ را گرامی ترین نسب عرب میداند!
چنان که میگوید:
«الختم ختمان ختم یختم الله به الولایه و ختم بختم الله به الولایه المحمدیه فأما ختم الولایه على الإطلاق فهو عیسى علیه السلام… و أما ختم الولایه المحمدیه فهی لرجل من العرب من أکرمها أصلا و یدا و هو فی زماننا الیوم موجود… و هو خاتم النبوه المطلقه… ختم الله بالختم المحمدی الولایه التی تحصل من الورث المحمدی… هذا معنى خاتم الولایه المحمدیه… فأنزل فی الدنیا من مقام اختصاصه و استحق أن یکون لولایته الخاصه ختم یواطئ اسمه اسمه صلى الله علیه و سلم و یحوز خلقه و ما هو بالمهدی المسمى المعروف المنتظر فإن ذلک من سلالته و عترته و الختم لیس من سلالته الحسیه و لکنه من سلاله أعراقه و أخلاقه صلى الله علیه و سلم…» الفتوحات (۴جلدی) ۲ / ۴۹ ـ ۵۰٫
و برای اینکه راه را برای ادعای باطل خود باز کند و خود را ختم ولایت جا بزند، تمامی روایات و آیاتی را که در مورد علم و عصمت و نام و نسب و تعیین شخص امام زمان علیه السلام آمده است نادیده میگیرد و میگوید که علامت ختم ولایت این است که تمام مکارم اخلاق را داشته باشد و مدعای او را را باید تنها از راه کشف فهمید! چنان که میگوید:
«و أما الصفه التی استحق بها خاتم الولایه المحمدیه أن یکون خاتما فبتمام مکارم الأخلاق مع الله و جمیع ما حصل للناس من جهته من الأخلاق… فافهم ما بیناه لک فإنه من أسرار العالم المخزونه التی لا تعرف إلا من طریق الکشف.» الفتوحات (۴جلدی) ۲ / ۴۹ ـ