9 و 10 - بوسیدن حجرالاسود یا دست کشیدن بر
آن ، و داخل خانه کعبه شدن براى زنان استحباب ندارد.
11 - حلق و سر تراشیدن براى
محل شدن زنان لازم نیست ، بلکه باید مقدارى
از موى سر را بچینند.
12 - زن نباید عهده دار منصب قضا باشد.
13
- زن نمى تواند متصدى امرى از امور حکومتى شود که نیاز به اعمال قدرت دارد.
14 -
زن در امور نظامى نباید طرف مشورت قرار بگیرد.
15 - مباشرت در قربانى حج بر زن
لازم نیست مگر در حال اضطرار.
16 - زن در وضوء از باطن ذراع آغاز به شستن مى کند
و مرد از ظاهر ذراع .
17 - مسح سر از زیر چادر، مقنعه یا روسرى جایز است .
18
- زن مستحب است در حال قیام نماز ، دو پا را به هم بچسباند، در حالى که
براى مرد
استحباب دارد پاها را از سه انگشت تا یک وجب فاصله دهد.
19 - مستحب است مرد در
حال قیام نماز دستهایش را پایئن بیاورد، و زن
بازوانش را به سینه بچسباند.
20 -
مستحب است زن در حال رکوع دستش را روى ران خود قرار دهد، و مرد
باید دستش را روى
زانویش قرار دهد.
21 - مستحب است زن هنگام سجده رفتن ابتداء بنشیند و بعد سجده
کند.
22 - همچنین هنگام سر بر داشتن از سجده ابتدا بنشیند، و سپس برخیزد.
23
- مستحب است در حال سجده زنها آرنجها و شکم را بر زمین بگذارند و
اعضاء بدن را به
یکدیگر بچسبانند. ولى در مردها مستحب است آرنجها و شکم
را به زمین نچسبانند و
بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند.
24 - هنگام تشهد مستحب است زنان دو پاى خود
را بلند کنند و رانهاى خود را بهم بچسبانند.
25 - هنگام گفتن تسبیحات اربعه
مستحب است انگشتان را بهم بچسبانند.
26 - هر گاه زن بخواهد با خداى خویش راز و
نیاز کند، بهتر است دو رکعت نماز
بجاى آورد. سپس با سر برهنه دعا کند. البته در
صورتى که مشرف نباشد.
خداوند دعاى او را اجابت ، و حاجت او را بر طرف فرماید، و او
را ماءیوس و نا امید
نگرداند.
27 - غسل جمعه براى زن در سفر مکروه ، و براى مرد
مستحب است .
28 - گواهى زنان در مورد اجراء حدود پذیرفته نمى شود.
29 - گواهى
زنان در طلاق مسموع نیست .
30 - گواهى زنان در آنچه نگاه کردن مرد به آن جایز
نیست پذیرفته مى شود.
31 - شهادت زن در رؤ یت هلال و اثبات اول ماه قابل قبول
نمى باشد.
32 - زنان نباید از وسط معابر عمومى و اماکن شلوغ و پررفت وآمد حرکت
کنند، بلکه باید آهسته از مسیرهائى که نه خیلى خلوت باشد و نه خیلى شلوغ عبور
نمایند.
33 - شایسته نیست زنان در اطاقهاى فوقانى و مکانهائى که در منظر اجنبى
باشد بنشینند و سکونت کنند.
34 - آموختن علوم و فنون که مستلزم اختلاط با مردان
اجنبى بدون رعایت حدود شرعى باشد جایز نیست .
35 - فراگرفتن ریسندگى و بافندگى
براى زنان مستحب است .
36 - آموختن سوره نور براى زنان ثواب فراوان دارد.
37
- آموختن سوره یوسف براى زنان کراهت ، و براى مردان استحباب دارد.
38 - اگر زنى
مرتد شود و از اسلام برگردد، حاکم او را توبه مى دهد. اگر توبه
کرد، او را رها مى
کنند. و اگر توبه نکرد، محکوم به حبس ابد با اعمال شاقه مى
شود و او را در زندان به
کارهاى سخت وامى دارند و از خوردن و آشامیدن منع
مى کنند جز مقدارى که جان او حفظ
شود. و باید خوراک نا مطبوع و بد مزه به او
بخورانند و لباس زبر و خشن به او
بپوشانند. وقت صلوة او را بزنند تا نماز بخواند،
و هنگام روزه او را بزنند تا روزه
بگیرد.ولى حکم مرد مرتد قتل است .
39 - از زنان کافر جزیه گرفته نمى شود، ولى از
مردانشان جزیه مى گیرند.
40 - هر گاه زمان زاییدن فرا رسد، لازم است هر کس در
اطاق زایمان باشد بیرون رود تا کسى ناظر عورت زن و کیفیت زاییدن نباشد.
41 -
حضور حائض و زن جنب هنگام تلقین میت شایسته نیست .
42 - بر حائض یا جنب جایز
نیست میت را داخل قبر قرار دهد.
43 - هر گاه زنى از جائى برخاست ، براى مرد جایز
نیست بلافاصله در آنجا بنشیند، و نشستن مرد درآنجا مادامى که سرد نشده کراهت
دارد.
44 - جهاد بر زنان واجب نیست و جهاد زنان خوب شوهردارى است .
45 - حق
شوهر بر زن از بزرگترین حقوق است .
46 - هر گاه زنى بمیرد سزاوارتر از همه براى
خواندن نماز میت ، شوهر اوست .
47 - زن مسلمان نباید در حضور زنان یهودى و
نصرانى برهنه شود، زیرا آنان
زیبائیهاى او را براى شوهران خود توصیف مى کنند و موجب
مفسده مى شود.
48 - استعمال بوى خوش براى زن هنگام خروج از منزل جایز نیست
.
49 - جایز نیست زنان خود را از حیث آرایش سر و صورت و پوشاک و غیره ، شبیه مردان بسازند. زیرا رسول خدا مردانى را که خود را به زنان ، و زنانى را که خود را
به مردان شبیه سازند، لعن فرموده است .
50 - مکروه است زن خود را معطل کند و
بدون شوهر باقى بماند.
51 - شایسته نیست ناخنهاى زن سفید دیده شود، هرچند با کمى
حنا آن را رنگین سازد.
52 - روا نیست دستانش را در حال حیض خضاب کند، زیرا بیم
تسلط شیطان بر او مى رود به طورى که او را به سوى ارتکاب گناه سوق دهد.
53 - هر
گاه زن در حال نماز نیازى داشته باشد باید دستهاى خود را بهم زند، ولى مرد باید با
سر و دست اشاره کند و بلند تسبیح بگوید.
54 - براى زن جایز نیست بدون چادر و
پوشش کامل نماز بخواند، مگر کنیز باشد. یعنى زن باید تمام بدن جزگردى صورت ، و دست
و پا، تا مچ را بپوشاند، ولى در مرد ستر عورتین کافى است .
55 - پوشیدن لباس
ابریشمى و حریر و زربافت براى زن در نماز و غیر نماز و احرام جایز، ولى بر مردان
حرام است .
56 - بدست کردن انگشترى طلا و آویختن زیورآلات حتى در نماز براى زن
جایز است ، ولى بر مردان حرام و موجب بطلان نماز مى باشد.
57 - زن بدون جلب
رضایت شوهر نمى تواند مالش را به مصرف برساند.
58 - زن بدون اجازه شوهر حق ندارد
روزه مستحبى بگیرد.
59 - دست دادن زن با مرد اجنبى حرام است ، مگر از پشت پارچه
و جامه .
60 - بیعت زنان از پشت لباس آنان است .
61 - زن بدون اذن شوهر جایز
نیست به حج مستحبى برود.
62 - استحمام زنان در بیرون منزل کراهت دارد.
63 -
سوار شدن زنان بر زین اسب ، دوچرخه و موتور سیکلت کراهت دارد.
64 - ارث زن نصف
ارث مرد است .
65 - دیه نفس زن نصف دیه مرد است .
66 - دیه زن در جراحات
بادیه مرد مساوى است تا اینکه به یک سوم دیه کامل برسد و بیش از آن دیه جراحت در
مرد بالامى رود و در زن پائین مى آید.
67 - هر گاه زنى بخواهد به تنهائى به امام
جماعت اقتدا کند باید پشت سر امام بایستد، ولى اگر ماءموم مرد باشد باید قدرى عقب
تر در طرف راست امام بایستد.
68 - اگر زنى فوت کند کسى که بر او نماز میت مى
خواند باید در مقابل سینه او بایستد و اگر متوفى مرد باشد مصلى باید مقابل وسط بدن
او بایستد.
69 - در هنگام به خاک سپردن میت ، زن را از پهنا، و مرد را از طرف سر
باید درقبر گذاشت .
70 - هیچ شفاعتى براى زن نزد پروردگار بهتر از رضایت شوهر
نیست .
تذکر: غیر از آنچه در خصال صدوق آمده ، وجوه
افتراق دیگرى را نیز مى توان ذکر نمود.
71 - در نماز جماعت ، اقتداء زن به مرد
جایز، ولى اقتداء مرد به زن جایز نیست .
72 - شرط صحت جماعت در مرد عدم حائل بین
او و ماءمومین یا امام است ، در حالى که وجود حائل بین ماءمومین زن یا بین زن با
امام مانع صحت نیست .
73 - هر گاه پس از عقد و عروسى ، شوهر دیوانه شود، همسر حق
فسخ نکاح دارد، ولى اگر زن دیوانه شد، شوهر حق فسخ ندارد.
74 - تکمیل تعداد لازم
براى نماز جمعه باید مرد باشد و نمازگزار زن در تحقق شرائط کافى نیست .
75 - مرد
نمى تواند خمس و زکات خود را به همسر خود بدهد، ولى زن مى تواند خمس و زکات خود را
به شوهرش بدهد.
76 - قضاءنماز و روزه واجب فوت شده پدر بر ولى میت و پسر ارشد
خانواده واجب است بخلاف مادر.
77 - زنان باید همیشه از منتهى الیه طرف راست ، و
مردان از وسط معابر عبور نمایند.
78 - پوشیدن لباس دوخته در حال احرام براى زن
جایز، و براى مرد حرام است .
79 - پوشاندن سر در حال احرام بر مرد حرام ، و بر
زن لازم است .
80 - پوشاندن صورت در حال احرام بر مرد جایز، و بر زن حرام است
.
81 - کوچ زن از مشعر به منى پیش از طلوع آفتاب جایز است ، ولى براى مرد جایز
نیست .
82 - انعقاد نذر زن متوقف بر اذن شوهر است .
83 - ربا میان پدر و
فرزند جایز است ، ولى بین مادر و فرزند جایز نیست .
84 - بلوغ پسر اِتمام پانزده
سال قمرى ، و بلوغ دختر اکمال نه سال قمرى است .
85 - در ازدواج دختر، اذن ولى
(پدر یا جد پدرى ) شرط است به خلاف پسر، و اذن مادر کافى نیست .
86 - ازدواج مرد
مسلمان با اهل کتاب به صورت موقت جایز است ، ولى ازدواج زن مسلمان با آنها جایز نمى
باشد.
87 - حق حضانت در پسر تا دو سالگى ، و در دختر تا هفت سالگى ، با مادر است
.
88 - اختیار طلاق بالا صالة بامرد است و زن حقى در امر طلاق ندارد مگر تحت
شرائط خاص که ضمن عقد لازم ذکر شود.
89 - اگر مرد زنش را طلاق دهد بلافاصله مى
تواند همسر دیگر اختیار کند. به خلاف زن که باید عده نگاه دارد.
90 - هرگاه مردى
در مرض موت با زنى ازدواج کند و قبل از عروسى بمیرد، عقد
نکاح باطل مى شود، بر خلاف
زن که اگر در مرض موت ، شوهر اختیار کرد و از
دنیا رفت ، نکاح به قوت خود باقى
است .
91 - اگر مرد در حال مرض ، همسرش را طلاق دهد و با همان بیمارى پیش از
گذشت یکسال بمیرد، زن از او ارث مى برد، ولى اگر زن پس از عده بمیرد، مرد از او ارث
نمى برد.
92 - شوهر از تمام اموال زوجه ارث مى برد، ولى زن از زمین ارث
ندارد.
93 - سه خصلت : کبر، بخل و ترس در مرد مذموم ، و در زن ممدوح است .
94
- صحت طلاق متوقف است بر استماع دو مرد عادل ، و استماع زن در صحت آن اعتبار
ندارد.
95 - پدر مى تواند فرزند صغیر خود را در صورت مصلحت به نکاح دیگرى در
آورد، ولى مادر بر نکاح فرزند ولایت ندارد.
96 - نفقه زوجه و اولاد بر عهده شوهر
است . و زن در تاءمین هزینه زندگى از نظر شرع مسئولیتى ندارد.
97 - براى اثبات
دعاوى مالى شهادت دو زن به جاى یک مرد بشمار مى آید.
98 - کندن مو و خراشیدن
صورت در مصیبت براى مرد کفاره ندارد، ولى در زن کفاره دارد.
99 - مرد مى تواند
بیش از یک زن داشته باشد، ولى زن بیش از یک شوهر نمى تواند اختیار کند.
100 -
اگر زن بمیرد شوهر در صورت وجود اولاد، ربع مال ، و در صورت عدم اولاد، نصف مال زن
را ارث مى برد. ولى اگر مرد بمیرد همسرش در صورت وجود اولاد یک هشتم ، و در صورت
عدم اولاد یک چهارم مال شوهر را ارث مى برد.