می میرم اگر نظر به آهم نکنی / رحمی به من و حال تباهم نکنی
دوزخ شود از نگاه تو جنت من / سوزم به بهشت اگر نگاهم نکنی
یـک وقـت هــایی هـم هـسـت که تـمـــام آرزوی زنـدگیت این مــی شــود که کـسـی که دوسـتش داری چـیـزی از تــو بـخـــواهـد.. مثلا بـخـــواهـد برای "فـــرجش" دعا کنی آنگاه تــو عاشــقانه بـــه زانـــو در میآیی و میگویی "اللهــم عـجل لولـــیک الفــرج"
در باغ ولایت گل خوشبوست رضا سرو چمن گلشن مینوست رضا نومید مشوز درگه احسانش زیرا به جهان ضامن اهوراست رضا میلاد هشتمین نور ولایت،تبریک و تهنیت باد
گویند جواز کربلا دست رضاست شاهی که تجلی گه الطاف خداست جاییکه که برات کربلا میگیرند آنجا به یقین پنجره فولاد رضاست. عیدتون مبارک شادی روح برادرم صلوات التماس دعا
واﺣﺪ، زﻣﯿﻨﻪ، روﺿﻪ و سینه به ﺟﺎی ﺧﻮد باید ﺗﻤﺎم، ﻣﺠﻠﺴﺘﺎن را به ﺷﻮر ﮐﺮد دﯾﺪم ﻣﯿﺎن ﻫﺮوﻟﻪ از من ﺟﻮان تر اﺳﺖ ﭘﯿﺮی که ﺧﺎﻃﺮات ﺣﺮم را ﻣﺮور ﮐﺮد .......... التماس دعا.... لطفا دعا کنید..
جز بر در این خانه گرفتار نیاید دل پس چه کند گر پی دلدار نیاید در صحن و سرایش همه جا دیده گشودم جایی ننوشت است،گنهکار نیاید...
وقتی که قال در حرمت حال میشود دست دعا به شانه ی من بال میشود در این همه مریض یکی را شفا بده تقصیر توست این همه جنجال میشود از توبه در حریم تو ما هم ملک شدیم آدم در این محیط سبک بال میشود این نامه نیست بر پروبال کبوتران خون دل است سوی تو ارسال میشود آباد شد کسی که ز گریه خراب شد خوشحال آن که پیش تو بدحال میشود...
یـک وقـت هــایی هـم هـسـت
که تـمـــام آرزوی زنـدگیت این مــی شــود که
کـسـی که دوسـتش داری چـیـزی از تــو بـخـــواهـد..
مثلا بـخـــواهـد برای "فـــرجش" دعا کنی
آنگاه
تــو عاشــقانه بـــه زانـــو در میآیی و میگویی
"اللهــم عـجل لولـــیک الفــرج"
در باغ ولایت گل خوشبوست رضا سرو چمن گلشن مینوست رضا
نومید مشوز درگه احسانش زیرا به جهان ضامن اهوراست رضا
میلاد هشتمین نور ولایت،تبریک و تهنیت باد
گویند جواز کربلا دست رضاست
شاهی که تجلی گه الطاف خداست
جاییکه که برات کربلا میگیرند
آنجا به یقین پنجره فولاد رضاست.
عیدتون مبارک
شادی روح برادرم صلوات
التماس دعا
واﺣﺪ، زﻣﯿﻨﻪ، روﺿﻪ و سینه به ﺟﺎی ﺧﻮد
باید ﺗﻤﺎم، ﻣﺠﻠﺴﺘﺎن را به ﺷﻮر ﮐﺮد
دﯾﺪم ﻣﯿﺎن ﻫﺮوﻟﻪ از من ﺟﻮان تر اﺳﺖ
ﭘﯿﺮی که ﺧﺎﻃﺮات ﺣﺮم را ﻣﺮور ﮐﺮد
..........
التماس دعا.... لطفا دعا کنید..
جز بر در این خانه گرفتار نیاید
دل پس چه کند گر پی دلدار نیاید
در صحن و سرایش همه جا دیده گشودم
جایی ننوشت است،گنهکار نیاید...
وقتی که قال در حرمت حال میشود
دست دعا به شانه ی من بال میشود
در این همه مریض یکی را شفا بده
تقصیر توست این همه جنجال میشود
از توبه در حریم تو ما هم ملک شدیم
آدم در این محیط سبک بال میشود
این نامه نیست بر پروبال کبوتران
خون دل است سوی تو ارسال میشود
آباد شد کسی که ز گریه خراب شد
خوشحال آن که پیش تو بدحال میشود...