سلام.. برادر..
روزه تون قبول..
مرحوم دولابی فرمودند:
سابق که می خواستید به دل دریا بزنید، کمی تربت اباعبدالله علیهالسلام در کشتی هایتان بر می داشتید و نگه می داشتید وقتی طوفان زده می شدید و دریا متلاطم می شد، نمی توانستید کنترل کنید کمی از تربت را در آب می ریختید، آقای دولابی می گویند: تربت به آب می گفت: چِته؟ نبودی طوفان ببینی در کربلا. آب دست و پایش را جمع می کند و آرام می گیرد. ناخدا گفت: همین طور است ما سابق با تربت حضرت دریا را آرام می کردیم.
...........
.............
فقط شعــر مرا می خواهی اما شاعـرش را نـه
ولی بی پرده می گویم عزیزم، آش با جایش...
التماس دعا
سلام بزرگوار... بسیار زیبا بود... قبول منم آش رو با جاش می خوام...هم شما وهم شعرتون...بسم الله...
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی انتظار و انتظار عشق یعنی هرچه بینی عکس یار عشق یعنی دیده بر در دوختن عشق یعنی در فراقش سوختن عشق یعنی یک تیمّم، یک نماز عشق یعنی عالمی راز و نیاز عشق یعنی چون محمد پا به راه عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه عشق یعنی بیستون کندن به دست عشق یعنی زاهد اما بُـت پرست عشق یعنی همچو من شیدا شدن عشق یعنی قطره و دریا شدن عشق یعنی یک شقایق غرق خون عشق یعنی درد و محنت در درون عشق یعنی لایق مریم شدن عشق یعنی با خدا همدم شدن عشق یعنی جام لبریز از شراب عشق یعنی تشنگی یعنی سراب
سلام نیما
قبول حق باشه
ان شاء الله از شما هم قبول باشه
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
وااااااااااااای خدای من خبر بده
وااااااااااااااااااای خدای من هم اسم من میشه
وای اگه دختر باشه چقد که تو خوشبختی[قلب]
ان شاء الله که اول خودشو مامانش صحیح و سالم باشن دوم هم قدمش براتون مبارک و خیر باشه
الهی آمین...
ممنون ازشما بایت دعای خیرتون...
خداوند به شما وخانواده محترمتون هم سلامتی عنایت کنه...
یا علی حق
لعنت برشیطان رانده شده
اومده بودم برسم مسافر کوچولو رسید به منزل یا هنوز تو راهه؟
ان شاءالله کی می رسه؟
راستی اسم مسافر کوچولو رو هم بگو
سلام نیما
الهی بالاخره قلب تو رو هم شکستن
سلام.. برادر..
روزه تون قبول..
مرحوم دولابی فرمودند:
سابق که می خواستید به دل دریا بزنید، کمی تربت اباعبدالله علیهالسلام در کشتی هایتان بر می داشتید و نگه می داشتید وقتی طوفان زده می شدید و دریا متلاطم می شد، نمی توانستید کنترل کنید کمی از تربت را در آب می ریختید، آقای دولابی می گویند: تربت به آب می گفت: چِته؟ نبودی طوفان ببینی در کربلا. آب دست و پایش را جمع می کند و آرام می گیرد. ناخدا گفت: همین طور است ما سابق با تربت حضرت دریا را آرام می کردیم.
...........
.............
فقط شعــر مرا می خواهی اما شاعـرش را نـه
ولی بی پرده می گویم عزیزم، آش با جایش...
التماس دعا
سلام بزرگوار...
بسیار زیبا بود...
قبول منم آش رو با جاش می خوام...هم شما وهم شعرتون...بسم الله...
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراقش سوختن
عشق یعنی یک تیمّم، یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی چون محمد پا به راه
عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه
عشق یعنی بیستون کندن به دست
عشق یعنی زاهد اما بُـت پرست
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی یک شقایق غرق خون
عشق یعنی درد و محنت در درون
عشق یعنی لایق مریم شدن
عشق یعنی با خدا همدم شدن
عشق یعنی جام لبریز از شراب
عشق یعنی تشنگی یعنی سراب